غزل
غزل سرودۀ دلهای بی کس
وتنهاست
غزل تلاطم الفاظ بین یک رؤیاست
غزل عصارۀ اشک است بین دفتر من
غزل دل گرفتۀ مجنون وگریۀ لیلاست
غزل ترانۀ غمگین هق هقِ من بود
غزل ستارۀ کم نورمن در این شبهاست
غزل تحیّر جاوید روز خلقت بود
غزل تبسّم تلخی به گردش دنیاست
غزل سفیدی عشق است وروسیاهی غم
غزل نسیم وزیده ز سینۀ شیداست
غزل دعاست،غزل شب نشینی عشق است
غزل پل رسیدن من به آنچه ناپیداست
غزل تلازم معنای عشق و دلتنگی ست
غزل میان دفتر اشعار تاابد ماناست
غزل تلاطم الفاظ بین یک رؤیاست
غزل عصارۀ اشک است بین دفتر من
غزل دل گرفتۀ مجنون وگریۀ لیلاست
غزل ترانۀ غمگین هق هقِ من بود
غزل ستارۀ کم نورمن در این شبهاست
غزل تحیّر جاوید روز خلقت بود
غزل تبسّم تلخی به گردش دنیاست
غزل سفیدی عشق است وروسیاهی غم
غزل نسیم وزیده ز سینۀ شیداست
غزل دعاست،غزل شب نشینی عشق است
غزل پل رسیدن من به آنچه ناپیداست
غزل تلازم معنای عشق و دلتنگی ست
غزل میان دفتر اشعار تاابد ماناست
(عماد)
سید احمد مصطفوی
+ نوشته شده در سه شنبه ۷ دی ۱۳۸۹ ساعت 16:39 توسط ::: سکوت :::